سلام! به کرّات از من این سوال پرسیده میشه که “چی بخونم؟” “چی یاد بگیرم؟” “کلاسِ چی برم؟” “بازار کارِ چه تخصصی خوبه؟” و من همیشه یک پاسخ میدم: “چیزی رو بخونین که بهش علاقه دارین“.
مطلب امروز صرفاً دیدگاه شخصی من در پاسخ به این سوال هست و سعی میکنم با توجه به حوزهی کاری خودم در زمینه شبکه و امنیت، توضیحات مختصری هم در این رابطه ارائه کنم.
ضمناً روی صحبتم با افرادی هست که قصد متخصص شدن و پیشرفت دارند و نه یک کار روتین، چون بنظرم کار روتین تخصص لازم نداره. هیچ اشکالی هم نداره، هرکسی یک سبک زندگی رو دوست داره و این انتخاب کاملاً شخصی هست.
قبل از شروع بحث اصلی یکسری توضیحات در رابطه با وبلاگ و پارهای از تغییرات عرض کنم:
- هفتهی پیش یکی از بدترین اتفاقاتی که ممکنه برای دیتابیس MySQL بیافته برای وبلاگهای من افتاد و باعث شد مدتی خارج از سرویس باشن. به هرحال این مورد حل شد و تمامی Table ها مجدداً ریکاوری شدن بجز اون اطلاعاتی که مربوط به عزیزانی بود که عضو خبرنامه وبلاگ شدن. برای همین درصورت علاقه با استفاده از همین جعبهی کوچولوی کنار صفحه، قسمت اطلاع رسانی، عضو خبرنامه وبلاگ بشین 🙂
- همینطور که میبینین وبلاگ تغییرات ظاهری زیادی کرده؛ بررسیهایی کردم و به این نتیجه رسیدم که تا امکان داره وبلاگ رو سبک کنم و SEO / Google friendly.
- به نصیحت برخی دوستان پیرو همهگیر شدن تلگرام در ایران، کانالی برای وبلاگ ایجاد کردم که با عضو شدن میتونین براحتی از مطالب جدید مطلع بشین. ID کانال networkz هست؛ میتونین براحتی با کلیک کردن در اینجا کانال رو ببنین.
چی بخونم که بازارش خوب باشه؟
من عقیده دارم اگر بتونیم به این خودشناسی برسیم که به چه تخصصی علاقه داریم، فارغ از بحث بازار اون رشته، در کنار داشتن پشتکار، همون علاقه باعث میشه که مسیر متخصص شدن در اون رشته رو خوب طی کنیم و به جایی برسیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم. قطعاً وقتی کاری با علاقه باشه، انسان همیشه تشنگی به اون رو حس میکنه و دلش میخواد ادامه بده، یاد بگیره، یاد بده و حتی شاید بتونه نوآوری کنه!
بازار کار هم خودِش میاد؛ خودش هم نیاد شما میری بسمتش! اگر واقعاً به تسلط کافی در رشتهای برسیم و واقعاً حرفی برای گفتن داشته باشیم همیشه برای اون رشته بازار کار هست. اگر بازار کار کم باشه با سختی بیشتر شاید خودمون بتونیم با خلاقیت براش بازار کار درست کنیم. نکتهی خیلی تأثیرگذار در این زمینه خودشناسی هست و اینکه بتونیم خودمون و تخصصمون رو خوب پرزنت کنیم.
البته و صد البته که باید اینجا واقع بینی داشت و یک بررسی کوچولو (پارادوکس) کرد که در محیطی که قصد داریم نوآوری کنیم یا یک رشته ی خاص رو دنبال کنیم، تقاضای عمومی براش هست اصلا؟ آیا فرهنگ اون جامعه علاقه ای ممکنه به اون تکنولوژی یا مفاهیم اون رشته داشته باشه؟ اگه اینجوری نیس فکر میکنم بهتره راهی براش پیدا کنیم و یا اون مفهوم رو بومی سازی کنیم یا بدنبال نمونه ی مشابه و نزدیکی بگردیم که امکان جذب رو داشته باشه. البته بُعد زمان رو از یاد نبریم. نه ما باید زمان رو از دست بدیم نه این رو فراموش کنیم در طول زمان ممکنه یک فرهنگ جا بیافته. بنظرم تصمیمگیری در همچین شرایطی ارتباط مستقیم با علاقه و اهمیت شخصی ما به اون مفهوم و شرایط شخصی زندگی مونه داره. مهم اینه که زمان طلاس و وقتی می بینیم امکان بهبود و جاانداختن یک مفهوم نیست، وقت گذر هست.
سؤالی که اینجا ممکنه یکی بپرسه اینه که اگه چیزی که من بهش علاقه دارم قدیمی باشه چی؟ خب، من فکر میکنم علاقه باید به یک مفهوم باشه تا اینکه به یکی تکنولوژی یا یک عملِ خاص. وقتی شما به یک مفهوم، مثلاً اخترشناسی علاقه داری، قطعاً انقد دنبالش میری و مطالعه میکنی که به متدها و منابع جدید اون علم هم میرسی و خبرهاش رو پیگیری میکنی.
البته در کنار اینکه علاقه خیلی مهمه، باید واقعبین باشیم و از برخی ملزومات بعضی تخصصها نگذریم. مثلاً میگم (شاید اشتباه باشه، هدف منظوره) نمیشه بگیم من به نجوم علاقه دارم اما ریاضی/فیزیک دوست ندارم؛ این دو به هم گره خوردن.
یکی از ملزومات مهم برای اغلب علوم، زبان انگلیسی خوب هست. حتماً حتماً حتماً براش وقت بذارید که واقعاً ارزشش رو داره. من شخصاً این رو مدیون پدر و مادرم هستم که از کودکی بمن زبان رو آموختن و مجبورم کردن بیشتر یاد بگیرم. اما یادگیری زبان انگلیسی بسیار ساده است. هر چه زودتر شروع کنید بهتر. اما هیچ نگران نباشین.
این رو بدونین که هیچوقت دیر نیست! اما باز هم باید واقعبین بود؛ یکی از مخاطبان به من ایمیلی زده بودن با سن حدود 40 سال و دو فرزند 10 و 14 ساله؛ ایشون معلّم ادبیات فارسی بودن اما صرفاً بخاطر اینکه دوس داشتن مهاجرت کنن، فقط بهمین دلیل قصد داشتن خونهای که پس از سالها زحمت تهیه کردن بودن بفروشن و اون رو جهت یادگیری برنامهنویسی و خرج مهاجرت کنن. بنظر من این کار منطقی نبود و به ایشون پیشنهاد کردم زندگی و خونوادهاشون و مسئولیتی که بعهده دارن رو درنظر بگیرن و بعد همچین تصمیمات بزرگی.
اگر در اول راه هستین و هنوز دانشجو یا بتازگی فارغالتحصیل شدین، بهترین زمان برای بهرهبرداری الانه! برین دنبال علاقهاتون و معطل نکنین.
کمی دربارهی شبکه
در زمینه کاری خودم، شبکه و امنیت شبکه، بارها از من همین سؤال پرسیده میشه یا مثلا سؤال میشه که “چه Certification خوب هست”، یا “شما که الان خارجی بازار کارِ چی خوبه؟” و باز هم من همون جواب رو میدم: “بازار کار چیزی خوبه که شما بهش علاقه داری و میتونی درِش متخصص بشی“؛ همینطور معتقدم که هیچ کاغذی نیست که بتونه نشوندهندهی دانش و سواد یک شخص باشه، بلکه فقط و فقط خود اون شخص هست. البته این رو هم کتمان نمیکنم که مدارک برای شروع کار میتونن مفید باشن. (نظر من دربارهی Certification رو میتونین اینجا بخونین)
خیلی ها هم از من سؤال میکنن “شبکه رو از کجا شروع کنیم؟”. زمانی که من شروع کردم بهترین منبع برای شروع Comptia Network+ بود. و پس اون دورههای CCNA R&S و یا JNCIA-JunOS هم خیلی خوب هستن. بعد از این دورهها میتونین حس کنین که در دنیای شبکه به چه چیزی علاقهی بیشتری دارین. (اگر اشتباه عرض کردم لطفاً در قسمت نظرات اصلاح بفرمائید)
اما در دنیای امروز شبکه و امنیت شبکه، یکسری دانشها هستن که یکجورایی دونستنشون برای هر مهندسی لازمه:
- استاندارد ITIL: این روزها در هر سازمانی که با فناوری اطلاعات سروکار داره نوعی از یک استانداردِ مدیریت روندها و اطلاعات IT وجود داره. بهمین دلیل هم هست که خیلی از آگهیهای شغلی این مورد رو میخوان
- آشنایی با لینوکس و مفاهیم پایهای اون (در حد متوسط): خیلی از کارها هست که با لینوکس راحتتره، خیلی از نرمافزارهای خوب هستن که متنباز (OpenSource) هستن و تحت لینوکس اجرا میشن، خیلی از سازمانها هستن از که سیستم عاملها یا نرمافزارهای تحت Unix استفاده میکنن. آشنایی با لینوکس به آشنایی با Unix هم کمک میکنه.
- آشنایی با مفاهیم پایهای یک یا دو زبان برنامه نویسی (scripting): مهندسین شبکه با استفاده از کد میتونن خیلی از کارها رو راحتتر و خودکار انجام بدن. بجز اون، هدف دیگه از یادگیری کدزدن، تمرین ذهن در راستای ساختاریافتگی و انجام بهینهی یک کار یا بهینهسازی یک روند هست. در کنار این موارد، به شما کمک میکنه نحوهی کار کردنِ یک نرمافزار رو بهتر بفمین. مگر نه اینکه قراره روی شبکهای که ما میسازیم یک سری نرمافزار کار کنن؟ پس خیلی مواقع هست کارمون با Developerها گره خورده و اینجوری بهتر هم رو میفهمی. البته طبعاً از متخصصی نرمافزار هم این توقع هست که آشنایی مختصری با مباحث شبکه داشته باشن 🙂
و مهمترین چیزی که باز برای همهی علاقمندان به کار شبکه میگم اینه که روی یک تولیدکننده (vendor) خاص تعصب نداشته باشین، استاندارد رو یاد بگیرین. تمام شرکت ها پیرو استانداردهای تبیین شده توسط IETF هستن؛ حالا هر شرکتی ممکنه یک Feature کم یا زیاد کنه یا ممکنه نحوهی پیادهسازی متفاوتی داشته باشه. اما وقتی شما استاندارد یک پروتکل رو بدونین، میتونین براحتی داکیومنتهای یک شرکت رو چک کنین و متوجه بشین که پیادهسازی روی سختافزار/نرمافزار اون شرکت به چه صورتی است.
حتی اگر در حال آماده شدن برای امتحانات یک شرکت هستید (از دست بد/خوب روزگار در ایران عمدهی شبکه ها سیسکو هست و مدارک CCNA، CCNP، CCIE و … طرفدارهای زیادی داره) شدیداً توصیه میکنم وقتی دارین برای یک پروتکل مطالعه میکنید حتماً RFC های مرتبط با اون رو مطالعه کنید، حتماً گوگل کنین و بیشتر راجبش بدونین. فقط به اون چیزی که در یک CBT گفته میشه یا در یک کتاب سیسکو نوشته شده راضی نشین. (نه من از سیسکو بدم نمیاد، خودم هم با سیسکو شروع کردم اما فکر میکنم هر چیزی جای خودش رو داره. Vendor Neutrality جای بحث زیاد داره. همیشه باید سبک/سنگین کرد)
بخونیم، فکر کنیم، و بدنبال مسائل باشیم؛ به این بیاندیشیم که فلان پروتکل برای چی تولید شده؟ قرار بوده چه مشکلی رو حل کنه؟ آیا میتونست بهتر باشه؟ همین سوالها باعث میشه دید بازتر بشه و چیزهای جدیدتری یاد بگیریم. به یک جواب در یکجا بسنده نکنیم و باز هم گوگل کنیم و نظرات و تعاریف مختلف رو بخونیم و نهایتاً با استانداردها مقایسه کنیم.
IETF
شاید یکی از بهترین تجربیات زندگیم شرکت در دورهی قبل IETF بود؛ افرادی رو دیدم که اینترنت رو ساختن و با فروتنی تمام بمن اجازه میدادن که در Working Group ها شرکت کنم و نظرم رو بگم. اونجا برای کسی مهم نیست که تو برای سیسکو کار میکنی یا جونیپر یا AT&T. فقط خودت مهم هستی و اینکه چی برای گفتن داری. مهندسین vendor های مختلف رو میبینین که باهم چقدر نزدیک بحث، جدل و همکاری میکنن تا شبکههای بهتری داشته باشیم. البته که مهندس هر شرکتی سعی میکنه سیاستهای شرکت خودش رو در راه استاندارد شدن یک پروتکل ارائه کنه، اما نهایتاً این تصمیم جمعی جامعه یک Working Group هست که یک استاندارد شکل میگیره تا تجهیزات شرکتهای مختلف با هم InterOperable باشن.
اگر تا قبل از این اندکی دربارهی تکیه به استانداردها شک داشتم، بعدش شکم به یقین تبدیل شد. برای همین تأکید میکنم که به استانداردها رجوع کنین و متعصب نباشین.
انشاالله فرصت کنم یک مطلب راجع به IETF بعنوان یک SDO مینویسم و اینکه کلاً چه اتفاقاتی میافته تا یک استاندارد شکل بگیره، چه کسانی رو دیدم، در چه Working Group هایی درگیر شدم تا روی بهینه سازی پروتکلها کار کنم، و … امیدوارم تا قبل از IETF97 در سئول بتونم بنویسم.
در رابطه با مواردی که برای حوزهی شبکه عرض کردم خیلی خیلی میشه صحبت کرد و بسط داد؛ بسته به استقبالی که در قسمت نظرات بگیرم احتمالاً بطور جزئیتر دربارهی این موراد مینویسم.
پایان
از اول هم قرار نبوده یادگیری، پیشرفت و موفقیت ساده باشه. خوب و امیدوار باشیم 🙂
این مطلب اولین بار در وبلاگ “نوشته های من!” منتشر شده است.
من قسمت آخر متنتون رو که در رابطه با IETF بود دوست داشتم
به خصوص همیشه دلم میخواست بدون کیا هستند که استاندارد مینویسن و چطوریه روندش
سلام. ممنون از اینکه سر زدید.
امیدوارم بتونم یک مطلب در اینباره بنویسم.
موفق باشید.
بسیار عالی بودش!! دورههایی مثل ITIL و Prince2 و CISSP و… دید مدیریت فرایندی و کاملتری به هر IT MANمیدند که به خوبی اشاره کردید
سلام. ممنونم. خوشحالم که شما هم با نظر بنده موافقید.
موفق باشید.
ممنونم جناب مقدس. مطلب فوق الاده ای بود. لطفا بیشتر در مورد IETF بنویسید و در مورد اون working group.
سلام. ممنونم که زدید و ازاین بابت که مطلب رو دوس داشتین خوشحالم.
حتماً در رابطه با IETF خواهم نوشت.
موفق باشید.
سلام آقای مقدس . خیلی ممنون از انتشار مطالب و تجربیات با ارزشتون . انشالله همیشه موفق و سربلند باشید
سلام. ممنون از اینکه سر زدین. لطف دارین. امیدوارم شما هم خوب و خوش باشید.
سلام خیلی ممنون شما اینجا بحث سن رو باز کردین بهترین سن شروع کی هست مثلا سی سال میتونه پیشرفتی داشه باشه
سلام. خواهش میکنم.
پیشرفت در هر سنی ممکن هست بنظر من. بستگی به تلاش و اراده داره.
موفق باشید.
سلام
به قول نیچه:کسی کــه “چرایی” بـرای زندگی کردن داشــته باشد با هــر “چگونــه” ای خواهــد ساخت
مهم اینه به اون نقطه نیاز برای حرکت کردن و تغییر برسیم
سلام. ممنون از اینکه سر زدین. من هم کاملاً موافقم.
موفق باشید.
با سلام . خدمت استاد بزرگوار . آقا در مورد سن سوال داشتم . من الان سنم 30 سال و در یکی از شهرستان ها پشتیبان شبکه علوم پزشکی هستم . فقط به ما اجازه میدن کارای فنی رو انجام بدیم نهایت کانفیک اکسس و روتر .
کارداین حسابداری دارم و چند سال کم و بیش شبکه کار کردم . علاقه پیدا کردم به این حوزه . میخوام برای ادامه تحصیل مهندسی شبکه دانشگاه علمی کابردی بخونم .
به نظرتون تو این سن مدرک دانشگاهی گرفتن بهتره یا مدرک بین اللملی
همین امید به استخدامی دارم هم بازار کار آزاد . چکنم ؟؟؟
خیلی عالی ممنون از این همه اطلاعات مفیدی که در اختیار ما قرار میدین