سلام به تمام مهندسين شبکه ی فارسی زبان در سراسر دنيا، من اين افتخار رو پيدا کردم که در وبلاگی بنويسم که هميشه با شوق مطالبش رو ميخوندم و هميشه صحبت کردن با صاحب اين وبلاگ جز بزرگترين آرزوهام بوده.
به پاس اعتماد آقای مهندس مقدس نسبت به من و اين که اين فرصت رو در اختیار من گذاشتند که در وبلاگشون بنويسم، از ايشون صميمانه سپاسگزارم و اميدوارم بتونم در جهت کمک به امر آموزش به زبان فارسی و شرح مسايلی که شايد خيلی کم مطلبی به زبان فارسی راجع به اون ها پيدا بشه بتونم قدم مثبتی بردارم.
تقريبا کل ديروز و داشتم در رابطه با اين فکر مي کردم که نقطه ی شروع مباحثم چی می تونه باشه، نهايتا ياد چند ماه پيش افتادم که تصميم گرفتم پروتکل های مسيريابی رو خيلي جزيی بررسی کنم. تو شروع اين راه فهميدم اگر ميخوام رفتار يک پروتکل مسيريابی رو خوب درک کنم بايد هرچی که تا اون لحظه ياد گرفتم رو بذارم کنار و دوباره شروع کنم به يادگيری. من باید تمام پیش فرض ها رو فراموش میکردم و از صفر شروع میکردم. فهميدم تو اين راه مدام ذهنم بايد بپرسه چرا؟ چطور؟ و اين که پشت هر مساله ی سختي يک مفهوم خيلی ساده بوده که فراموش شده، پس بايد از اول با همون مفاهيم ساده که خيلی بهشون اهميت نمی دادم کارم رو شروع کنم.
تصميم بر اين هست که اون چه دارم تو اين مسير از اول فرا ميگيرم با شما به اشتراک بذارم. اما قبل از رفتن سراغ يک پروتکل مسيريابی مشخص و بررسی نحوه ی عملکرد حقيقی يک پروتکل، شروع داستان سفرم رو قصد دارم با همون مفاهيم ساده ولی خيلی مهم که به فراموشی سپرده ميشن شروع کنم يعنی: بررسی عملکرد دو دسته ی کلی Distance Vector ها و Link State ها! هميشه داشتن اطلاعات در رابطه با منشا يک موضوع، ديد بازتری به آدم در تحليل اون موضوع خواهد داد (البته به نظر من 🙂 )
برای همين قسمت اول “سفر به اعماق پروتکل های مسيريابی” رو به بررسی رفتار کلی Distance Vector ها اختصاص دادم.
ادامه خواندن “سفر به اعماق پروتکل های مسیریابی: Distance Vector ها (۱)”