در قسمت قبل سری مطالب Scrum (اسکرام)، در رابطه با تاریخچهی ظهور Agile، تعریف کلی این فلسفهی فکری، ارزشهای اون و همینطور عملکرد چارچوبهای مبتنی بر این فلسفهی فکری توضیح داده شد و البته اشاره هم شد که یکی از چارچوبهای مبتنی بر این فلسفهی فکری، اسکرام هست. در این قسمت به طور خلاصه قرار هست مروری بر تاریخچهی پیدایش Scrum و از طرف دیگه بررسی چارچوبی به اسم Cynefin داشته باشیم و ببینم ارتباط بین اسکرام و این چارچوب چی هست و چطور این چارچوب میتونه به ما در انتخاب یا رد استفاده از Scrum کمک کنه.
تاریخچه ی Scrum
پیدایش Scrum رو معمولاً به انتشار یک مقاله در سال 1986 تحت عنوان: “The New New Product Development Game” نوشتهی : Takeuchi و Nonaka، نسبت میدن. مقالهای در توصیف این که چطور شرکتهایی مثل هوندا، Canon و Fuji-Xerox با استفاده از روشهای مقیاسپذیر و مبتنی بر تیم به جای روشهای سنّتی تولید محصول، تونستن سهم نسبتاً خوبی از بازار جهانی رو برای خودشون به دست بیارن. از طرف دیگه، این اولین مقالهای بوده تا اون زمان، که به اهمیت تیمهای قدرتمند و self-organized اشاره میکنه و نقش مدیریت رو در روند توسعهی محصول مشخص میکنه.
در این مقاله آقایون Takeuchi و Nonaka، برای توصیف روند توسعهی محصول از یک استعاره کمک میگیرن. این استعاره در واقع عملی بوده در ورزش راگبی تحت عنوان: Scrum.
پس لفظ Scrum یک کلمه ی مخفف نیست. این اصطلاح دقیقاً اصطلاحی هست در ورزش راگبی. بر طبق ویکی پدیا: ” اسکرام در واقع یک شروع دوباره در بازی است به طوری که وقتی خطایی در این بازی روی میدهد یا اینکه توپ از زمین خارج میگردد، از روش اسکرام برای آغاز دوباره بازی استفاده میشود.”
در این مقاله اینطوری عنوان میشه که:
“همونطور که در بازی راگبی در هنگام شروع مجدد (یا اسکرام) تیم باید به گونهای چیده بشه که بتونه با بیشترین قدرت و سرعت، توپ رو به دست بیاره و بازی رو در دست بگیره، در شرایط رقابتی بازار امروز هم دقیقاً همین نکته صدق میکنه. یعنی اگر قرار هست بازار یک محصول رو به دست بیاری باید تیمی داشته باشی که در کمترین زمان، با بیشترین قدرت و سرعت، با کیفیتترین محصول رو ارائه بدن.”