بیت‌کوین مثه نون‌سنگک!

بیت‌کوین ملکه‌ی بیت‌ها 🙂
طی یک‌سال اخیر، محال بوده در هرجای دنیا، با کسی صحبت کنم و اون شخص راجع به بیت کوین (Bitcoin) نشنیده باشه. کلی مطلب در اینترنت راجع به Bitcoin هست، اما اغلب به انگلیسی. البته که مطالب خوب فارسی هم هست. اما مطلب خوبی که خیلی ساده توضیح داده باشه واقعاً قضیه بیت کوین چی هست، کم دیدم.
انقدر درباره‌ی بیت‌کوین و رمزارزها سوال می‌شه که تصمیم گرفتم با استفاده از ایده‌هایی که از مطالب دیگه گرفته بودم، و یکسری مثال که در دنیای واقعی ما ایرانی‌ها ملموس باشه، مطلب ذیل رو آماده کنم و تا جایی که میشه بسادگی نکات مهم قضیه رو توضیح بدم.
چراکه بنظرم قبل از ورود به کاری، مخصوصاً حوزه‌ی ارزهای دیجیتال، بهتره حداقل یک ایده‌ای داشته باشیم که قضیه چی هست و مزایای واقعی اون سیستم رو درک کنیم تا اینکه فقط به این فکر کنیم که با خرید بیتکوین، خیلی سریع پولدار میشیم.
برخی لغات سعی شده صرفاً ترجمه‌ی لغت انگلیسی اون‌ها نباشه، بلکه کلمه‌ای باشه که شفاف‌تر منظور رو برسونه.

تبادل حضوری

یک صبح زیبای جمعه، رفتم ۱ عدد نون سنگک خریدم و دارم برمیگردم که توی کوچه آقای همساده منو نون‌سنگک بدست میبینه و اصرار که «این ۱ عدد نون رو بده بمن به قیمت بیشتری ازت می‌خرم حتی!» بالاخره راضی می‌شم و نون رو تقدیمش می‌کنم، و نهایتاً بقول اون مجری معروف، ۱ نونی که داشتم رو دادم به اون، پس دیگه هیچ نونی ندارم، یعنی من ۰ نون دارم و همساده ۱ نون؛ پس ۰ – ۱ به نفع همساده. 😐

آقای همساده و نون‌سنگک!

ساده بود، درسته؟ حالا بیاین یکم فلسفیش کنیم قضیه رو 🙂

۱ نون در دست من بود که بطور فیزیکی اون رو در دست آقای همساده گذاشتم. من اونجا بودم، آقای همساده هم بود؛ هردو می‌دونیم که این اتفاق افتاد. هر دو ۱ نون و تبادلش رو دیدیم و با دستای خودمون تبادل نون رو حس کردیم.
نیاز به شخص ثالثی نبود که کمک کنه این تبادل نون رخ بده و تأیید کنه که این اتفاق افتاده.

حالا اون ۱ نون برای آقای همساده اس و من هیچ کنترلی روی اون ندارم؛ آقای همساده هرجوری که بخواد می‌تونه از اون نون استفاده کنه، با پنیر، گردو، کره یا مربا، هرجوری که بخواد. حتی میتونه تقسیمش کنه و بده به آقای دور، و آقای دور باز نون و تقسیم کنه یا کلش رو بده به آقای مجری، یا بذاره‌اش توی فریزر برای آینده یا هرچی.
و من هم دیگه نونی ندارم که خودم استفاده کنم یا بخوام بدمش به یکی دیگه، مثلاً آقای دور.

به کل این اتفاق می‌گن تبادل حضوری؛ حالا بجای نون سنگک این تبادل می تونست برای کتاب باشه، یا سیب، یا گلابی، هر چی، حتی یک اسکناس!

نون‌سنگکِ دیجیتال (بخوانید بیت‌کوین)

بیت‌کوین یا نون‌سنگک دیجیتالی؟ مسئله این است!

حالا، فرض کنیم تکنولوژی به جایی رسیده که آدما می‌تونن حتی نون سنگک دیجیتال مصرف کنن و من یک نون سنگک دیجیتال دارم و دوباره میدمش به آقای همساده.

یه نکته مهم رو اینجا باید درنظر گرفت: نون‌سنگک، من و آقای همساده هرکدوم در شبکه‌ی مجازی نون‌سنگک‌ها یک «شناسه یکتا» داریم. «شناسه» می‌تونه یک چیزی باشه شبیه کد ملی که باعث میشه اصغر آقای بقال از اصغر آقای سبزی فروش تو سیستم‌های اداری و … متمایز بشه و مشخص بشه که هر کدوم اینا یه فرد مجزا هستن حتی اگر اسم، فامیل و اسم پدرهاشونم یکی باشه.
توی این شبکه‌ی مجازی نون سنگک دیجیتالی، حتی به تراکنش «تبادل نون‌سنگک دیجیتال» بین ما هم یک شناسه داده می‌شه. (دقیقاً مشابه تراکنشهای بانکی)

در این دنیای دیجیتال، آقای همساده از کجا باور کنه که من دقیقاً همون نون سنگک دیجیتال رو بهش دادم و الان اون کاملاً اختیارش رو داره و ۰ – ۱ هستش قضیه؟ اصلاً آقای همساده شکاک هم هست، میگه: «از کجا معلوم تو این نون رو کپی نکرده باشی و اصلش پیش خودت باشه؟ شاید نون تقلبی بمن دادی. از کجا بفهمم نون رو اصلاً دادی بمن؟ شاید آقای دور یهو اومده نزدیک شده نون رو گرفته باشه اون وسط»
حتی شاید چون از یک نونوایی خیلی خاص، نون سنگک دیجیتالی خاشخاشی گرفتم، و یکم این روزا مثه تخم مرغ گرون شده، ازش هزاران کپی گرفتم و برای فروش توی سایت دیوار گذاشته باشم.

یه مثال ساده تر. این روزا قطعا از نسخه های دیجیتال کتاب‌ها مثلاً pdf ها بارها و بارها استفاده کردیم و می کنیم. خب فرض کنیم من نسخه‌ی pdf از یه کتاب رو از سایتی غیر از ناشر اصلی می‌خرم، یا مثلا یه سرچ تو گوگل میزنم و یک سایت متفرقه به طور رایگان دانلود می‌کنم. خب از کجا معلوم که این نسخه‌ی دیجیتالی کتاب که من الان دارم از اون سایت نامعلوم می خرمش یا رایگان دانلودش میکنم، همون نسخه ی اصلی کتاب باشه که ناشر داره می فروشتش با محتوای اصلی و درست؟ از کجا معلوم اصلا نسخه ی ویرایش شده یا نسخه ی ناقصش نیست؟ ادامه خواندن “بیت‌کوین مثه نون‌سنگک!”